پدرانی که سبک دلبستگی ناایمن دارند، نگاه منفیای به نقش والدگری خود دارند و برایشان همراه شدن با نیازهای کودک دشوار است. آنها اغلب، احساس لذت و رضایت کمتری در ارتباط با کودک دارند و بیشتر از والدین ایمن، خلق و خوی کودکشان را دشوار ارزیابی میکنند. پدرانی که خودشان دلبستگی اضطرابی دارند، اغلب تمایل دارند کودکشان را ترسو، دچار مشکل تمرکز و پر سر و صدا ارزیابی کنند. همچنین پدرانی با سبک دلبستگی اجتنابی، اغلب گزارش میدهند که تمایل کمتری به والد شدن داشتند، احساس اضطراب بالاتری از مسئولیت های پدرانگی میکنند و از زمان تولد کودکشان، احساس عدم رضایت و عدم معنا در نقش پدری دارند. از آنجایی که افراد اجتنابی در مورد هیجانات منفی حس راحتی ندارند، نمیتوانند آشفتگی را در کودکشان تشخیص و پاسخ همدلانه دهند.
به همین دلیل افرادی که سبک دلبستگی ناایمن دارند، در والدگری احساس ترس و اضطراب بیشتری میکنند و احتمال بیشتری دارد که رفتارهای آسیبرسان به کودکشان بروز دهند. پدران ناایمن، اغلب در رفتار با کودکشان کمتر گرم میگیرند و در هنگام بازی، قانونمدارتر رفتار میکنند. کودکان این گروه از پدران، اغلب در سالهای پیشدبستان، پرخاشگرتر، غیراجتماعیتر و خجالتیتر از همسالان گزارش شدهاند. میزان حمایت، تشویق، رفتارهای غیر دخالتکننده و چالشهای مناسب سن که پدر فراهم میآورد، میتواند پیشبینیکننده خوبی برای پرورش حس توانمندی و خودتنظیمی در کودک باشد. زمانی که در بازیهای جسمی (مثل کشتی، فوتبال و....) پدر در عین فعال بودن در بازی، حد و حدودی برای فعالیت مشخص میکند، کودک توانمندی ساخت رفتارهای مناسب اجتماعی را درک و به محیطهای بیرون منزل، گسترش میدهد.
در کنار این، رضایت همسران از رابطه نیز شاخص مهمی در عملکرد والدگری آنهاست. مادرانی که مشوق هستند و به توانمندیهای پدر در پاسخدهی به کودک ایمان دارند، باعث میشوند پدر حس رضایت بیشتری از نقش خود داشته باشد و به همین دلیل بیشتر در فعالیتهای مراقبت از کودک درگیر شود. این پدران در فراهم کردن ساختار و تصمیمگیری و برنامهریزی برای کودک نقش فعالتری دارند، چون بیش از حس انتقاد، احساس حمایت از سمت مادر دریافت میکنند و همین باعث افزایش اعتماد به نفس پدرانه در آنها میشود.
آخرین مطالب
مطالب پربازدید
خبرنامه ایمیلی ما را دنبال میکنید؟
Please make sure that AcyMailing is installed and activated.