کودک به عنوان اولین انسان به مادر نگاه میکند، اگر این تجربه اولیه برای کودک توام با شرایطی باشد که در آن احساس راحتی و اعتماد کند، یعنی مادر بتواند بواسطه رفتار خود؛ ایمنی و اعتماد را در کودک به وجود آورد، کودک در مورد جهانی که در آن زندگی میکند هم تصور خوبی پیدا میکند و بعدها میتواند رابطههای مثبتی با دیگران برقرار کند. در واقع اگر مادر بتواند نیازهای کودکش را تشخیص داده و به آنها پاسخ مناسب دهد، کودک این اطمینان را بدست میآورد، که کسی هست که نیازهای او را میشناسد و رفع میکند. سپس این دیدگاه به افراد دیگر نیز تعمیم پیدا میکند و کودک این احساس امنیت را پیدا میکند که در دنیای بیرونی، افراد قابل اتکایی هستند که میتوانند نیازهای او را تشخیص داده و در مواقع لزوم به او کمک کرده و از وی حمایت کنند.
اما اگر مادر به دلایل مختلف مانند استرسهای شدید، مشکلات خانوادگی، تعارضات زناشویی، تجربیات منفی در ارتباط با والدین خود و ..... نتواند به نیازهای کودک توجه نموده، آنها را شناخته و در جهت رفع آنها اقدام کند، یا در مقابل نیازهای کودک آشفته شود و یا حتی پاسخ پرخاشگرانه نشان دهد، در این صورت کودک نسبت به دنیای بیرونی احساس عدمامنیت نموده و ممکن است با شدتدادن رفتارهای خود مانند گریههای شدید و قشقرق راه انداختن دیگران را متوجه نیازهای خود کند و یا ممکن است از مراقب ناامید شده و سعی کند نیازهایش را ابراز نکند. کودک آماده جدا شدن از او نمیشود و در هنگام جدایی و دور ماندن از مادر دچار تشویش و اضطراب می شود. چنین کودکی درباره جهان اطرافش دچار اضطراب و نا ایمنی است و نمیتواند به راحتی با دیگران ارتباط سالمی برقرار کند.
آخرین مطالب
مطالب پربازدید
خبرنامه ایمیلی ما را دنبال میکنید؟
Please make sure that AcyMailing is installed and activated.