آموزش تخصصی

از تصمیمات بزرگ زندگی هر فرد، انتخاب فردی مناسب برای ازدواج است و روانشناسان و مشاوران فعال در این حوزه، نقشی کلیدی در پیشبرد این تصمیم مهم ایفا می‌کنند. به همین منظور، آکادمی مرکز روانشناسی هیلان در نظر دارد تا متخصصانی را در زمینه مشاوره پیش از ازدواج، آموزش دهد.

 در طول سه دهه‌ی گذشته، پژوهشگران حوزه‌ی دلبستگی و ذهنی‌سازی بر نقش «ذهنی‌سازیِ والد» در رشد شناختی و اجتماعی-هیجانی کودک تأکید داشته‌اند. در سال ۲۰۱۱ دانا شای با همکاری پیتر فوناگی و جی بلسکی، مفهوم ذهنی‌سازی والد را به دوران پیش‌کلامی تحول -یعنی زمانی که نوزاد حالت‌های ذهنی خود را از خلال جلوه‌های چهره‌ای، حرکات بدن و آواگری‌ها به مادر منتقل می‌کند- بسط داده و مفهوم نوین «ذهنی‌سازیِ بدنی‌شده‌ی والد» را صورت‌بندی کرده‌اند. در این دوره به کاوش در اندیشه‌ی «بدنی‌شدن»، ذهنی‌سازیِ بدنی‌شده‌ی والد، زمینه‌های نظریه‌ای این مفهوم، اهمیت تحولی آن در رابطه‌ی نوزاد-مراقب و سنجش و ارزیابی آن خواهیم پرداخت. در پایان، به مرور یافته‌های پژوهش‌های صورت گرفته پیرامون این سازه‌ی روان‌شناختی و تلویحات آن در کار بالینی می‌پردازیم.

.

 در طول سه دهه‌ی گذشته، پژوهشگران حوزه‌ی دلبستگی و ذهنی‌سازی بر نقش «ذهنی‌سازیِ والد» در رشد شناختی و اجتماعی-هیجانی کودک تأکید داشته‌اند. در سال ۲۰۱۱ دانا شای با همکاری پیتر فوناگی و جی بلسکی، مفهوم ذهنی‌سازی والد را به دوران پیش‌کلامی تحول -یعنی زمانی که نوزاد حالت‌های ذهنی خود را از خلال جلوه‌های چهره‌ای، حرکات بدن و آواگری‌ها به مادر منتقل می‌کند- بسط داده و مفهوم نوین «ذهنی‌سازیِ بدنی‌شده‌ی والد» را صورت‌بندی کرده‌اند. در این دوره به کاوش در اندیشه‌ی «بدنی‌شدن»، ذهنی‌سازیِ بدنی‌شده‌ی والد، زمینه‌های نظریه‌ای این مفهوم، اهمیت تحولی آن در رابطه‌ی نوزاد-مراقب و سنجش و ارزیابی آن خواهیم پرداخت. در پایان، به مرور یافته‌های پژوهش‌های صورت گرفته پیرامون این سازه‌ی روان‌شناختی و تلویحات آن در کار بالینی می‌پردازیم.

.

این کارگاه به صورت آنلاین همراه با ویدیوهای آموزشی مداخلات مبتنی بر ذهن‌سازی و دلبستگی مدرس، تکالیف هفتگی، ارائه موارد بالینی، بحث وگفتگو و نمایش فیلم‌های مرتبط برگزار خواهد شد.

تشخیص و ارزیابی روان‌شناختی اولین مرحله برای شروع درمان است. هدف این کارگاه آشنایی دقیق با اختلالات شایع دوران کودکی و همچنین چگونگی ارزیابی و تشخیص آنها بر اساس ملاک‌های تشخیصی است که به روانشناسان کودک کمک می‌کند که بتوانند با تشخیص درست اختلالات در کودکان درمان مناسب را شروع کنند.

دکتر بریش، مولف کتاب «درمان اختلال‌های دلبستگی: از نظریه تا درمان» در فصل چهارم کتاب خود به معرفی تجارب بالینی خود با مراجعینی می‌پردازد که درمان دلبستگی‌محور دریافت کرده‌اند. این مطالعات موردی در گستره‌ای تحولی ارائه شده و بسیار متنوع‌اند:

از مشکلات دوران بارداری در مادران و اختلال‌های دوران کودکی و نوجوانی تا اختلال‌های شخصیت در دوران بزرگسالی و حتی مراجعینی از دوران کهنسالی. این کارگاه متمرکز بر مراجعینی است که در این کتاب معرفی شده اند.

رویکرد ذهنی سازی با تمرکز روی بیماران BPD در روان‌درمانی بکار گرفته شد و در دهه اخیر کاربست آن به حیطه روان‌درمانی کودک و نوجوان نیز گسترش یافت. هدف این کارگاه بکارگیری اصول نظری، مبانی و تکنیک‌های درمانی مبتنی بر ذهن‌سازی در چارچوب روان‌درمانی کودک می‌باشد و محتوای آن مناسب بکارگیری در روان‌درمانی دوره کودکی و اوایل نوجوانی است.

این کارگاه به‌عنوان پیش‌نیاز ورود به دوره‌های درمانی دلبستگی و منتالیزیشن، مفاهیم بنیادی و اطلاعات موردنیاز را در اختیار متخصصان و علاقه‌مندان قرار می‌دهد.

 آثار وینیکات از پرارجاع‌ترین منابع تاریخ روانکاوی محسوب می‌شود. وینیکات از معدود روانکاوان کودکی است که در طول عمر حرفه‌ای خود شخصا با هزاران کودک و والد ملاقات و جلسه داشته و شاید بتوان گفت نخستین روانکاوی است که زوج والد-کودک را در جلسات درمان با هم در نظر گرفته است. با این حال کمتر دیده شده است که آراء و نظرات وینیکات در دوره‌های آموزشی روانشناسی که متمرکز بر روان درمانی کودک یا رابطه والد و کودک می باشد، مورد توجه قرار بگیرد.در این دوره سعی داریم علاقه‌مندان به کار در حوزه روابط والد- کودک با نظرات و آراء وینیکات آشنا شده و بتوانند از آن در کار با والدین و کودکان بهره بگیرند.

شاید کمتر کسی همچون دنیل سیگل دانسته‌های ما در مورد دلبستگی، نوروساینس و ذهن را به هم پیوند داده باشد. او کسی است که از دریچه‌ی تغییرات مغزی، چگونگی شکل گرفتن ذهن و بازنمایی‌های مرتبط با آن را در خلال روابط دلبستگی‌محور توضیح داده است. تبیینی که به ما کمک می‌کند نه‌تنها سازوکار شخصیتی خود که شخصیت دیگران را نیز بهتر بفهمیم و از خلال این فهم در روابط خود با آگاهی بیشتری عمل کنیم. از اینجاست که ضرورت شناخت نظریه‌ی او برای ما روانشناسان مطرح می‌شود.

بر اساس تئوری پیشنهادی او نه‌تنها مغز می‌تواند در تمام طول عمر تغییر کند، بلکه از طریق تجربه‌های جدید دلبستگی و تأمل عمیق بر تجربه‌های درونی و بیرونی (mindfulness)، امکان تغییر ساختار مغز برای دستیابی به انسجام ذهنی، روابط سالم و مدیریت هیجانات، افکار و رفتارها وجود دارد.

داشتن هماهنگی با حالات درونی دیگران، باعث شکل‌دهی دلبستگی ایمن با آن‌ها می‌شود؛ اما اگر بتوانیم به‌عنوان روانشناس با حالات درونی خودمان نیز هماهنگ و هم‌نوا باشیم و با استفاده از تکنیک‌های این دوره، ذهن‌آگاهانه‌تر رفتار کنیم می‌توانیم در درجه‌ی اول، منبع امنیتی برای خودمان باشیم و آنگاه به چهره‌ی ایمنی برای دیگران بدل شویم.

این دوره با نگاهی تحولی و تحلیلی، به بررسی چگونگی شکل گیری تروماهای دوران کودکی بر شکل گیری دلبستگی آشفته در بزرگسالی می پردازد. در این دوره بر اساس تاریخچه مراجعانی که در دوران کودکی شان تروماهای شدید یا میکروتروماهای تکراری را تجربه کرده اند، مداخلات دلبستگی محور و منتالیزیشن برای برقراری رابطه امن درمانی، تنظیم هیجانی، یکپارچه سازی گسست های ناشی از تروما و معنادهی به خود و رابطه با دیگران تمرین می شود.

دور هم جمع شدیم و کتاب خواندیم، کتاب‌هایی که کمتر سراغشان رفته‌ایم، کتاب‌هایی که ارزش بارها خوانده شدن را دارند و مرور هر کدام‌شان دریچه‌ی جدیدی به رویمان می‌گشاید؛ دریچه‌ای به روی شناخت و درک عمیق‌تر دنیای روانشناختی انسان در بستر نظریات تحلیلی، دلبستگی، و منتالیزیشن. برآنیم در کنار هم نگاه جدیدی را تمرین کنیم و باور داریم که گروه به هدف و انگیزه‌مان نیرو می‌بخشد، سرعت گام‌هایمان را بیشتر می‌کند و ردپای پررنگ‌تری از ما به جا می‌گذارد؛ ردپایی که حاصل تلاش و هم اندیشی ماست...

در این جلسات که به صورت آنلاین برگزار خواهد شد، مقاله موردنظر، که از قبل در اختیار شرکت‌کنندگان قرار گرفته است، توسط درمانگران مورد بحث و بررسی قرار گرفته و استاد ناظر توضیحات تکمیلی را ارائه خواهند نمود.

این جلسات به صورت آنـلاین برگزار می‌شود و شرکت برای همه علاقه‌مندان و دانشجویان آزاد و بدون هزینه است.

 پیتر فوناگی (Peter Fonagy) روان‌کاوی است که به نظریه دلبستگی و روابط اولیه دوران کودکی علاقه‌مند بوده و در مقالات و کتاب‌های بسیاری به مقایسه و ارتباط روان‌کاوی و دلبستگی پرداخته است. او بر اساس تجارب بالینی با بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی، درمان مبتنی بر ذهنی‌سازی را معرفی کرد که اثربخشی آن در مورد اختلال‌ها و گروه‌های سنی مختلف، نویدبخش بوده است.