افسردگی معادل روانی «تب» است. تب پاسخی نامشخص به طیف وسیعی از بیماریهای جسمانی از سرماخوردگی تا ویروس ابولا است، افسردگی هم یک واکنش «نامشخص» به بازه وسیعی از بیماریهای روانی زمینهای است.
بنابراین صحبت به شکل کلی در مورد درمان «افسردگی» بیفایده است؛ چون افسردگی مانند تب یک نشانه است و نه یک اختلال و بیماری.
افسردگی خود یک معلول است و نه علت و در نتیجه درمان مؤثر افسردگی به معنای درک و پرداختن به علتهاست نه درمان نشانهها. این علتها اغلب در تار و پود زندگی یک فرد تنیده شده است. بنابراین راهحل بلند مدت آن مستلزم این است که با کمک یک فرد دیگر خودمان را بررسی کنیم، چگونه زندگی میکنیم، کارکردمان چگونه است، چطور با دیگران ارتباط داریم و چطور در ارتباط با دیگران شکست میخوریم ؛ و این کار دشواری است.
و این همان کار رواندرمانی است. بدون آن، آسیبپذیری در مورد افسردگی باقی خواهد ماند.
البته برای هر قاعدهای استثنا هم وجود دارد اما برای بیشتر افراد هیچ راهحل سریع و جادویی برای درمان آن وجود ندارد.
افسردگی پیامی همراه خود دارد. پیام آن این است:
باید چیزی را در مورد خود تغییر دهیم
آخرین مطالب
مطالب پربازدید
خبرنامه ایمیلی ما را دنبال میکنید؟
Please make sure that AcyMailing is installed and activated.