نویسنده: دکتر مارین لندری
امروز سالگرد درگذشت مادرم است. حرکت کردن، صحبت کردن و حتی درست کردن یک فنجان چای در صبح برایم دشوار شده است، گاهی احساس میکنم انرژی کافی برای ادامه ندارم و میتوان گفت سوگوارم.
بله، من سوگوار هستم و اما در کنار آن در دوران همهگیری، مانند تمامی مردم با کرونا نیز دست و پنجه نرم میکنم. به خاطر استرس کرونا تعداد کسانی که با مشکلات روحی، الکل و مواد مخدر درگیر هستد زیاد شده است.
فشار بر خط مقدم کادر درمان بسیار زیاد است، من هم در این میان باید خود را جمع و جور کنم، دیگران روی من حساب میکنند.
سوگواری من جایی برای رفتن ندارد
در ظاهر به خوبی مبارزه میکنم، اما از درون، در حال فروپاشیام بدون اینکه روزنهای برای پشتیبانی داشته باشم.
نمیتوانم میزبان یک دورهمی خانوادگی باشم تا بتوانیم یکدیگر را در آغوش بگیریم، گریه کنیم، بخندیم، عکسها، داستانها و غذاهای مورد علاقهمان را به اشتراک بگذاریم؛ جایی که بتوان یاد مادر را در خانواده زنده نگه داشت. نمیتوانم هر زمانی که بخواهم به قبرستان جایی که او دفن شده بروم.
بنابراین کاری که در طول دوران همهگیری کرونا انجام دادهام این است که حواسم را پرت میکنم. پرت شدن حواسم مثل یک دفاع برایم عمل میکند. درگیر گزارشها، تکمیل ارزیابیها، تماسهای تلفنی و جلسات آنلاین میشوم و مدام به خودم میگویم که زمانی برای غمگین بودن ندارم اما غم مانند غبار مرا احاطه میکند.
همانطور که برای رسیدن به اهدافم به خود فشار میآورم، خاطراتم مدام در گوشم زمزمه میکنند، مرا صدا میزنند و میگویند: " تو هنوز هم نیاز داری غمگین باشی و گریه کنی".
با وجود همه تلاشهایم، به نظر نمیرسد که توانسته باشم این درد را کم کنم، غم و اندوه به انتظارم ایستاده است، آخرین لحظاتم را با مادر به یاد میآورم و اینکه چطور آخرین کلماتش را قبل از روزهای سکوت با افتخار به من گفت.
من در تمام لحظات سرشار از غم و عشق، با او هستم و همچنان زندگی میکنم. در حالیکه سعی میکنم به آنچه پیش روی من است تمرکز کنم، به خاطرات گذشته چه شاد و چه غمگین هم میپردازم.
این همان تعریف اندوه و سوگواری است. این همان فرآیند حاضر بودن برای غم و اندوه گذشته در مسیر حرکت در حال و آینده است.
همه ما اندوه را تجربه میکنیم
به این فکر میکنم که چرا اندوه من تا به این اندازه شدید است. ربطی به این موضوع ندارد که به خاطر اولین سالگرد مادرم باشد یا پنجاهمین سالگرد درگذشت او.
به سؤالم پاسخ میدهم، سوگواری من عمیق است چون جهان سوگوار است. کووید ۱۹ همه جا را فرا گرفته. مردم همه جای دنیا میمیرند. غم و اندوه اطراف من، سوگواری مرا بزرگ میکند و نه تنها برای من بلکه برای خیلی از مردم دیگر. همه ما با غم همهگیری دست و پنجه نرم میکنیم که تمام فقدانهایمان را تشدید میکند.
چیزی که میدانم درست نیست!
به خود میگویم غم و اندوه تو نباید به اندازه کسی باشد که به تازگی مادرش را از دست داده است، اما واقعیت این است که راهی برای اندازهگیری غم و اندوه وجود ندارد. فقدان، فقدان است.
اندوه ما واقعی است خواه همین الان اتفاق افتاده باشد یا سالها پیش. میدانم بلاخره به کارکرد عادیای که در گذشته داشتهام، برخواهم گشت. اما محاصره شدن با تعداد فزاینده مرگ و میر، دانستن اینکه افراد زیادی عزیزانشان را از دست دادهاند یا در حال از دست دادن کسانی هستند که دوستشان دارند، سوگواری مرا بغرنجتر میکند و این موضوع برای همه ما صادق است.
چطور از خود هنگام سوگواری مراقبت کنید:
من روی آنچه که اکنون به عنوان یک والد درونی برای خودم میتوانم انجام دهم تمرکز میکنم، مراقبت از خودم با چیزهای ساده و فوری
- روش جدیدی برای زنده نگه داشتن یاد عزیزان از دست رفتهتان پیدا کنید
مادرم به من آموخت بجنگم و تسلیم نشوم. این را به یاد میآورم و لبخند میزنم. دوباره به کارم متعهد میشوم؛ چیزی که او خیلی به آن افتخار میکرد و میتوانم روی آن تمرکز کنم.
- درد خود را به اشتراک بگذارید
یکی از اعضای گروه حمایتی که هر هفته در آن شرکت میکنم گفت که به تازگی پدرش را از دست داده است، زمانی که از شرکت در مراسم مجازی تشییع پدرش صحبت میکند به خود میلرزم. این را نشانهای تلقی میکنم و من هم دردم را به اشتراک میگذارم.
"امروز سالگرد فوت مادرم هست، من هم مثل تو سوگوار و اندوهگینم."
با هم آه میکشیم، دو عضو دیگر گروه نیز میگویند که سالگرد فوت والدینشان است، یک عضو دیگر گروه میگوید که در حال از دست دادن مادر همسرش است.
در این گروه که در فضای مجازی برگزار میشود، ما نام فامیلی همدیگر را نمیدانیم، بیش از نیمی از ما در این تعطیلات فصلی، سوگوار و اندوهگین هستیم. صحبت در مورد آن قطعا کمک میکند.
- تا جایی که میتوانید شادی را گسترش دهید
نوههای من در لوس آنجلس زندگی میکنند، من در جایی بیرون شهر نیویورک زندگی میکنم؛ فاصله فیزیکی بین ما در طول همهگیری بسیار زیاد است. این سطح دیگری از غم من در دوره همهگیری کرونا است که اندوه و سوگواری مرا تشدید میکند.
فکر میکنم کاری که میتوانم انجام دهم این است که به یک اسباببازی فروشی بروم. خود را تشویق میکنم که تنها به چیزهایی که به نوههایم میتوانم هدیه دهم فکر نکنم که احتمالا تا یک سال دیگر هم به خاطر همهگیری نمیتوانم ببینمشان، بلکه به کودکان دیگر زندگیام هم فکر کنم.
نوجوانانی هستند که در مراکز توانبخشی ترک اعتیاد هستند که به آنها مشاوره میدهم، کودکانی هستند که به خاطر بدرفتاریهای پدر و مادر در مراکز بهزیستی به سر میبرند و کودکان و نوجوانان دیگر.
من برای این کودکان و نوجوانان که سال نو را در این مراکز به سر خواهند برد هدیهای خواهم خرید و برای آنها پست خواهم کرد. دانستن اینکه میتوانم به این کودکان آسیبدیده احساس خوبی بدهم برایم لذت و امیدی را که به آن نیاز دارم به ارمغان خواهد آورد.
همه ما هرروزه با سطوحی از اندوه و سوگواری دستوپنجه نرم میکنیم. پذیرفتن اندوه و برداشتن قدمهای ساده و ملموس حتی در دوران سخت همهگیری کرونا میتواند کمک کند تا دردمان را التیام بخشیم.
آخرین مطالب
مطالب پربازدید
خبرنامه ایمیلی ما را دنبال میکنید؟
Please make sure that AcyMailing is installed and activated.