سو گرهارت، رواندرمانگر بریتانیایی، در کتاب «عشق مادرانه» توضیح میدهد که در ماههای اول زندگی، نوزادان منابع بسیار محدودی برای بقا داشته و وابستگی شدیدی به مراقبین اصلی خود دارند. در این زمان، اگر مراقب اصلی حضور نداشته باشد و به نیازهای نوزاد بیتوجه باشد، او این را به عنوان تهدیدی برای زندگی تلقی میکند و به آن پاسخ میدهد. در واقع، نوزادان قادر نیستند که پاسخ استرس خود به این موقعیت را تنظیم کنند؛ اما آنها در عین وابستگی، فعالانه و به روشهای گوناگون میکوشند تا توجه مراقبشان را به خود جلب کنند؛ با خندیدن، برقراری تماس چشمی، تولید صدا و آواگری، حرکات بدن، جیغ زدن و گریه کردن. با این حال، تداوم چنین وضعیتی و عدم دریافت پاسخ مناسب از سوی مراقبین، باعث میشود که استرس در مغز نوزاد بهعنوان یک سیستم تولید فزایندهی هورمون کورتیزول عمل کند. همهی ما به سطحی از کورتیزول برای انجام فعالیتهای روزمرهمان نیاز داریم؛ اما سطوح بالای این هورمون، در رشد مغز نوزاد و عملکرد آن تداخل ایجاد کرده و پیامدهای بلندمدتی برای او به همراه خواهد آورد. با در نظر داشتن این حقیقت که نوزادان واژهای برای بیان استرس خود ندارند، والدین با مشاهده کردن دقیق و کنجکاوانهی رفتار فرزند خود به سرنخهایی در مورد وجود استرس در او پی خواهند برد. چنین حساسیتی در والدین به آنها کمک میکند که بتوانند به موقع و به شیوهی درستی به استرس نوزادشان پاسخ دهند.
نگارنده متن: خانم نجمه زیودار
آخرین مطالب
مطالب پربازدید
خبرنامه ایمیلی ما را دنبال میکنید؟
Please make sure that AcyMailing is installed and activated.