"نیمه تاریک والد بودن"
اولین باری که متوجه شدید در شرف مادر یا پدر شدن هستید را به خاطر دارید؟
چه احساسی به این اتفاق داشتید؟
خوشحالی؟ سرزندگی؟ هیجانزدگی؟ ترس؟ ...؟
حالا که مدتی از تولد فرزندتان میگذرد این احساسات چقدر تغییر کردهاند؟ حالا نسبت به مادر و پدر بودن چه حسی دارید؟
عشق؟ آرامش؟ لذت؟ خستگی؟ نگرانی؟ خشم؟ شاید حتی پشیمانی ...؟
شاید اعتراف به برخی از این احساسات کمی سخت یا خجالتآور به نظر برسد. اما این یک حقیقت است که در فرایند فرزندپروری، هر پدر و مادری گاهی درگیر این احساسات متناقض میشوند.
بسیاری از اوقات والدین به خاطر احساسات منفی که نسبت به فرزندشان دارند، احساس شرم میکنند، درگیر سرزنش خود میشوند و حتی گاهی برای کم کردن حس گناه خود، بیش از اندازه درگیر فداکاری برای فرزند خود میشوند.
اما آنچه در حقیقت لازم است، این است که بپذیرید مادر یا پدر بودن کار سادهای نیست و بخش زیادی از انرژی شما را درگیر میکند. در چنین شرایطی احساس خستگی، خشم یا حتی نفرت، چیز عجیب و غیرعادی نیست.
پذیرش این احساسات منفی به شما فرصت میدهد که به فکر ترمیم انرژی از دست رفته خود باشید، احساس گناه کمتری را تجربه کنید و درگیر جبران و فداکاریهای افراطی یا دوری کردنهای ناگهانی نشوید.
از طرفی، وقتی شما نسبت به احساسات منفی خود باز و پذیرا هستید، احتمالا در پذیرش هیجانات ناخوشایند فرزندتان هم موفقتر عمل خواهید کرد.
آخرین مطالب
مطالب پربازدید
خبرنامه ایمیلی ما را دنبال میکنید؟
Please make sure that AcyMailing is installed and activated.