اگرچه ذهنیسازی یکی از ظرفیتهای تکاملی کاملا تثبیتشده در انسانهاست اما بااینحال در همهی ما میتواند دچار وقفه و شکست شود و تقریبا قابل پیشبینی است که ذهنیسازی کجا و چه زمانی متوقف میشود. این ظرفیت در گروههای بزرگ متوقف میشود. برای همه ما وقتی میان جمعیت زیادی از افراد قرار میگیریم خیلی دشواره که ذهنیسازی کنیم. محرکهای خیلی زیادی اطرافمان وجود دارد و ما ذهنیسازیمان را رها میکنیم. در نتیجه جمعیتهای زیاد خطرناکند. میتوانیم فراموش کنیم که افراد چه حال و چه تجربهای دارند و میتوانیم خشونتی دسته جمعی را انجام دهیم زیرا که هیچ یک از ما مسئولیت احساسی که دیگری پیدا میکند را بر عهده نمیگیرد. در موقعیتهای بینفردی، ذهنی سازی غالبا زمانی از بین میرود که برانگیختگی ما از حد خاصی فراتر برود.
تجارب آسیبزا به شیوههای مختلفی بر مغز و بر زندگی ما تأثیر میگذارد و متأسفانه به خودی خود از بین نمیروند.
بعد از یک تجربه آسیبزای روانی بسیار مهم است که به دنبال ترمیم هیجانی ضربههای روانی ناشی از آن باشیم. اما قبل از اینکه بتوانیم بهبود بیابیم، نیاز داریم از چگونگی تأثیر گرفتن از این تجربهها آگاه باشیم زیرا اینگونه میتوان راه بهبودی پس از آن را در پیش گرفت.
در این ویدئو ۵ روش که تجارب آسیبزای التیام نیافته به واسطه آن بر ما تأثیر میگذارند را خواهیم دید.
کارگردان: عباس کیارستمی
سال ساخت: ۱۳۶۷
فیلم مشق شب ساخته عباس کیارستمی
مشق شب، یک مستند ایرانی ساخته عباس کیارستمی و محصول سال 1367 است.در این مستند با کودکانی روبرو میشویم که یک به یک در مقابل دوربین کیارستمی ظاهر میشوند و در مورد مشق شب و واکنشهای پدر و مادر و معلمانشان نسبت به این موضوع صحبت میکنند.
مستند مشق شب را نمیتوان صرفاً اثری انتقادی نسبت به نظام آموزش و پرورش در نظر گرفت بلکه میتوان آن را اثری قابل تأمل درباره نقش پدر و مادر در روند آموزش دانست و کودکانی که معصومانه زیر فشاری قرار دارند که ناخواسته به آنها تحمیل میشود،تربیتی که مبتنی بر تنبیه و تحقیر است و روان آنها را مورد آسیبهای جدی قرار میدهد،آسیبهایی که گاه حتی قابل ترمیم نیستند و در بیشتر موارد این الگوی آسیبزننده را به نسلهای بعد از خود هم انتقال میدهند.
در این اثر قابل تأمل با سکانسهایی روبرو میشویم که میتوان ساعتها به آن فکر کرد،با بیان شیرین کودکان لبخند زد و با شدت اضطراب کودکی که حتی نمیتواند روی پا بایستد یا کودکی که مفهوم تشویق و جایزه را نمیداند غمگین شد.
شاید دیدن این اثر تلنگری برای ما باشد که آنچه برای فرزندانمان به یادگار میگذاریم نه اضطراب و حس عدم کفایت بلکه در کنار همه یادگیریها به آنها بیاموزیم چطور از ته دل بخندند، لذتهای کوچک را دریابند،دلبستگی را تجربه کنند،روحشان را در گستره تخیل به پرواز دربیاورند و در یک کلام آنگونه که باید زندگی کنند.