به عنوان والدین گاهی ممکن است تصور کنیم که بچهها عمدا با ما لجبازی میکنند و به صحبتهای ما گوش نمیدهند. حتی ممکن است در برخی مواقع بسیار کلافه و عصبانی باشیم و تصور کنیم که فرزندمان از کنترل ما خارج است. اگرچه لجبازی کردن در بچهها اساسا پدیدهای رایج است اما در برخی موارد ممکن است والدین آن را بیش از اندازه تعمیم بدهند. برای مثال یکی از رایجترین رفتارهایی که والدین آن را با عنوان لجبازی میشناسند تلاش کودک برای یادگیری و اکتشاف است. مانند کودکی که اجازه نمیدهد او را بغل کنید و اصرار دارد خودش به تنهایی از پلهها بالا بیاید زمانی که شما به یک میهمانی دعوت شدهاید و میزبان منتظر شماست. قطعا برای ما به عنوان یک بزرگسال بالا رفتن از پله تکراری و خستهکننده است و با توجه به مناسباتی که از رفتار اجتماعی میشناسیم طبیعیست که نگران منتظر ماندن طولانی میزبان باشیم. اما نگاهی کنیم به درون یک کودک ۲ ساله:
او به تازگی توانسته است عضلاتش را به گونهای هماهنگ کند که بتواند از یک پله بالا برود، با توجه به اینکه از مناسبات اجتماعی نیز سر در نمیآورد اصرارش برای بالا رفتن از پله به دلیل اکتشاف و محک یک توانمندی جدید است، نه لجبازی با مادر. در نظر داشته باشیم دنیایی که ما سالهاست در آن زندگی میکنیم برای بچهها بسیار جدید است. فراهم کردن فرصت اکتشافی امن برای آنها یکی از اساسیترین اصول پرورش عزتنفس و خلاقیت در کودکان است. همچنین نگاهی دوباره به رفتارهای کودکمان از منظر بالا کمک میکند لجبازی را از اکتشاف جدا کنیم و به این ترتیب به تناسب رفتار کودک، پاسخگوی او باشیم.
نگارنده متن: خانم آذین ناطقیان