خواندنی‌ها

مقالات عمومی، تخصصی و اخبار

شفا در روان‌درمانی

شفا در روان‌درمانی

با شفا یافتن، ما به معنای اصلی این کلمه برمی‌گردیم: تمامیت

ما با طرد کردن زندگی درونی‌مان بیمار می‌شویم و با یکی شدن با حقایق هیجانی ناپذیرفتنی زندگی‌مان بهبود می‌یابیم (بیون، ۱۹۷۰). و این حقیقت هیجانی آنچه را که فکر می‌کردیم واقعی بود از میان می‌برد: خیال‌پردازی‌‌هایمان

هر موجی از اندوه، دیداری دوباره با حقیقت است. توهمات یکی پس از دیگری فرو می‌پاشند و آنچه باقی می‌ماند توصیف‌ناپذیر و ناشناختنی است. و از میان این دانستن-دیدن، شناختی متبلور می‌شود.

بیمار برای درمان می‌آید تا بفهمد که او نه افکارش است و نه تصوراتی که دارد.

با پذیرش پاره‌های طردشده‌ی وجودش، او تمامیت خود را بازمی‌شناسد، تمامیتی که با تبعید خیالی زندگی درونی‌اش به فرافکنی‌ها، وانمود می‌کرد دیگر وجود ندارد.

هرچه یکپارچه‌تر می‌شویم، پی می‌بریم که هرآنچه "جز-من" بود اکنون من می‌شود. هرآنچه فکر میکردم "تو" باشی هم من هستم. هرآنچه از آن تنفر داشتم،‌ هر آن ‌چیزی است که من هستم.

ما به یکدیگر کمک می‌کنیم تا آنچه را که از طریق دوپاره‌سازی و فرافکنی طرد کرده‌ایم بپذیریم،‌ بیاموزیم انسانیت خود را در آغوش بگیریم نه اینکه از آن متنفر باشیم.

بخش‌هایی از کتاب (هم‌آفرینی امنیت) –جان فردریکسون -در دست انتشار- دسامبر 2020
Co-Creating Safety

Image

ساعات کاری

شنبه تا پنج شنبه از ساعت ۹ الی ۲۱

با ما تماس بگیرید

اینماد