نویسنده ادوارد ویلسون مترجم: کاوه فیضالهی
"طبیعت ما از کجا آمده است؟ ما موجودی نیستیم که براساس یک طرح منطقی مهندسی شده باشیم، پیچ و خمهای روان ما حکایت از پیچوخمهایی دارند که در طول تاریخ تکامل خود طی میلیونها سال از آنها عبور کردهایم و هریک نقشی ماندگار بر طبیعت ما باقی گذاشتهاند.
آیا چند هزار سال تمدن میتواند اثر چند میلیون سال تکامل را پاک کند؟ معروف است که میگویند میمون را شاید بتوان از جنگل خارج کرد، اما جنگل را هرگز نمیتوان از میمون خارج کرد. این جنگل همواره با ماست. این جنگل همان الگوهای ژنتیکی ویژهای هستند که در ما تکامل یافتهاند و هنوز به شکلگیری ذهن ما جهت میدهند"
اینها جملاتی است که ادوارد ویلسون که یکی از بزرگترین زیستشناسان زندهی معاصر است در مقدمه این کتاب مینویسد.
ویلسون در قسمتی از کتاب، فرهنگ را به عنوان فرآوردهای زیستی معرفی میکند و عنوان میکند:
"جالب توجه است که هراسها(فوبیاها) آسانتر از همه توسط بسیاری از همان خطراتی برانگیخته میشوند که در محیط زیست باستانی بشر نیز بزرگترین خطرها بودند و از میان آنها میتوان به فضاهای تنگ،ارتفاع،رعدوبرق،آب جاری،مار و عنکبوت اشاره کرد،اما بزرگترین خطرهای جامعه مدرن همچون تفنگ، چاقو، اتوموبیل و مواد منفجره به ندرت موجب هراس میشوند"
ادوارد ویلسون فرصتی به ما میدهد تا به همراهی او به کندوکاو طبیعت بپردازیم و به تماشای بشر از فاصله بنشینیم و به تعبیر خود او به نظاره بنشینیم که چگونه "مغز ظرفیتهای قدیمیاش را حفظ کرده و با سرعت به مسیرهای خاص هدایت میشود و ما در جنگلهای ناپدید شده جهان گوشبهزنگ و هشیار ایستادهایم"