برای خیلی از افراد، خشم احساسی ممنوعه است، چیزی که باید سرکوب شده، پنهان و یا به سرعت خنثی شود. با این حال، برخلاف تصور رایج، خشم احساسی طبیعی است- نه خوب و نه بد- بلکه وجود دارد و دارای کارکردی برای ماست.
به دلایل بسیار زیادی از کودکی گرفته تا شرایط اجتماعی، بسیاری افراد خشم را به عنوان احساسی "بد" یا "غیراخلاقی" بازمیشناسند و به طور ناهشیاری آن را در درون خود سرکوب میکنند. با این حال، آنچه سرکوب شده است، لزوماً ناپدید نمیشود.
افرادی که خشم را به درون برده و آن را در مسیر صحیح خود (مانند قاطعیت، مرزگذاری، صراحت کلام . ...)آزاد نکرده باشند میتوانند دچار مشکلات زیادی شوند، آنها بیشتر اوقات خود را سرزنش میکنند و همه بدیها را به خود نسبت میدهند، خشم سرکوبشده در آنها میتواند به شکل افسردگی، اضطراب و بیماریهای جسمانیسازی شده نظیر سردردها و دلدردهای عصبی خود را نشان دهد.
چرا خشم را سرکوب میکنیم؟
افراد خودشان انتخاب نمیکنند که خشم را سرکوب کنند. خلق و خوی ذاتی آنها در کنار تجربیات کودکی و شرایط اجتماعی و فرهنگی در ایجاد چنین فرآیندی نقش دارند.
ما در فرهنگی زندگی میکنیم که بچهها باید "دختر خوب" و "پسر خوب" باشند. در خیلی از موارد از ما خواسته شده که از دیگران تبعیت کنیم و هروقت میخواستیم خشم خود را ابراز کنیم خاموش میشدیم.
حق داریم خشم را ابراز کنیم
در اینجا مهم است که توجه داشته باشیم خشم با پرخاش، خشونت کلامی و بدنی و غیظ تفاوت دارد. خشم را میتوان هیجانی در نظر گرفت که در مواجهه با هر ناکامی پدیدار میشود و انرژی لازم را برای دفاع از خود تأمین میکند.
خودآگاهی به تجربه درونی خشم، مرحلهای مهم در ابراز سازنده آن است و میتواند به ما کمک کند این هیجان را مدیریت کنیم و ابزار مناسب برای ابراز آن را در خود بیابیم.
خشم به ما کمک میکند بر موقعیت تسلط پیدا کنیم و اجازه ندهیم حد و مرزهایمان پایمال شود. مهمتر از آنکه به ما کمک میکند تا درک کنیم واقعا چه چیزی برایمان اهمیت دارد و بدین ترتیب ارزشهای زندگی خود را باز شناسیم.
با این حال باید در هنگام بروز خشم پرسشهایی را برای خود مطرح کنیم، اینکه خشم به چه دلیل در این موقعیت رخ داده است؟ آیا به این دلیل است که فردی ما را تهدید به آسیب کرده، احساس ارزشمندیمان را زیر سوال برده، آیا این احساس آسیب ناشی از تجارب قبلیمان در ارتباط با آدمهای گذشته است و به موقعیت فعلی ارتباط ندارد، آیا احساس کردیم طرد شدهایم در حالی که در واقعیت چنین چیزی رخ نداده و هزاران سوال دیگر که در هنگام احساس خشم ضروری است در خود بجوییم.