اضطراب وجودی چیست؟
اضطراب وجودی مثل اضطرابهای دیگر است اما ریشه در موجودیت و هستی ما دارد. اضطرابهای معمول ما سؤالهای سادهتری از ما میپرسند، مثل اینکه "اگه موقع رانندگی ترمز ماشین از کار بیفته چی میشه؟!" و شما هم میتوانید پاسخهای سادهای به آن بدهید مثل اینکه "ترمزهای ماشین هفته پیش چک شدند!".
اما اضطرابهای وجودی شما سؤالاتی را مطرح میکنند که پاسخ دادن به آنها دشوار است. اضطراب وجودی شما ممکن است سؤالاتی در مورد وضعیت دنیا و آینده شما از شما بپرسد: اگر سطح آب دریاها بالاتر بیاید چه میشود؟ اگر گونههای دیگری از ویروس کرونا به سراغمان بیاید چه اتفاقی میافتد؟ و اگر قرار باشد قرنطینه را تا انتها رعایت کنیم روابطمان چه خواهد شد؟
باید اعتراف کنیم که سؤالاتی که اضطراب وجودی ما مطرح میکند سؤالات نسبتاً معقولی است. مشکل این است که شما پاسخ قطعی برای هیچ یک از آنها ندارید. پس چطور میتوانید خیال خود را راحت کرده و اضطراب خود را فرو بنشانید؟ آن هم در دنیایی که نگرانیهای بزرگی وجود دارد که گاه وجود شما را ناایمن میکنند.
واکنش بدن ما به اضطراب
در برابر چنین حوادث آشفتهای که در جهان رخ میدهد واکنشهای اضطرابی غیرمعمول نیست و کاملا معتبر است. وقتی مغز ما تهدیدی را درک میکند، بدن ما کنترل آن را به عهده میگیرد. ما ممکن است به فراخور شرایط وارد حالت جنگ و گریز یا فریز شدن (ثابت ماندن) شویم. یک خبر بد در تلویزیون کافی است تا این واکنشها در ما فعال شود حتی اگر هیچ خطر فوری در خانهتان شما را تهدید نکند. در چنین شرایطی ممکن است تپش قلب بگیرید یا عضلاتتان سفت شود. این به این خاطر است که بدنتان سعی دارد شما را در برابر یک تهدید فیزیکی محافظت کند. مغز شما به خوبی خطرها را درک میکند اما نمیتواند به خوبی تمایزی بین تهدیدهای فیزیکی و تهدیدهای وجودی و انتزاعی قائل شود. انرژی تحریکشده شما نمیتواند صرف جنگ و گریز در برابر تهدیدی واقعی شود بنابراین جایی جز بدن برای جوشیدن ندارد. این موضوع اغلب به واکنشهای گسستی منجر میشود، گویی ذهنمان تعطیل میشود و چیزی احساس نمیکنیم.
چطور با این اضطرابها مقابله کنیم؟
میزان استفاده از رسانهها را کمتر کنید:
دو قرن پیش، انسانها ارتباطات جهانی با یکدیگر نداشتند، آنها فقط باید نگران بلایایی بودند که در مجاورتشان رخ میداد. در حال حاضر ما تلفن و اینترنت داریم و از واقعه بدی که همزمان در گوشه و کنار دنیا اتفاق میافتد باخبر هستیم. مطلع بودن و همدلی و در صورت لزوم کمک به انسانهایی که درگیر بلایایی هستند بسیار خوب است اما باید ظرفیت ذهن خود را نیز برای کنترل این اخبار ناخوشایند و فاجعهبار در نظر بگیریم. گاه با شیوههایی نظیر کنترل زمان استفاده از رسانهها میتوان همزمان از اخبار آگاه بود ولی غرق در آن نشد.
راهی برای اضطراب خود به بیرون پیدا کنید:
وقتی بدن شما در حالت ترس است، نشستن و خواندن اخبار و به اشتراک گذاشتنشان با دوستان کاری درست به نظر نمیرسد. در عوض بدنتان تمایل دارد از کورتیزول و آدرنالین ایجاد شده برای دویدن، مبارزه و پیدا کردن پناهگاهی استفاده کند. این اجازه را به این تمایل طبیعی و غریزی بدنتان بدهید. میتوانید با ورزش، پیادهروی یا نظافت مقداری از این اضطراب را به بیرون رها کنید. اگر تمایل به واکنشهای گسستی اضطراب دارید بدنتان را در حالت راحتی و امنیت قرار دهید، فیلم مورد علاقهتان را تماشا کنید و برای خود چیزهایی را فراهم کنید که احساس آرامش به شما میدهند.
گاهی تاریخ را مطالعه کنید
اگر تاریخ را مطالعه کنید پی میبرید که فجایع و بلایا چیز جدیدی در جهان نیستند. در هر دوره از دنیا، چه جدید و چه قدیم، انسانها نگران این بودند که دنیا به آخر کار خود نزدیک میشود. طاعون، بلایای طبیعی، جنگ و تحولات سیاسی در هر زمانی وجود داشتهاند.
گاهی تاریخ به شما یادآوری میکند که آنچه تجربه میکنید لزوماً چیز جدیدی نیست. انسانها هزاران سال است که در حال بازسازی دنیا هستند. همه آنها ممکن است مانند ما گیج و وحشتزده بودند اما در نهایت راهی یافتهاند.
نویسنده: آماندا دادسن