4 سوالی که باید قبل از هر اقدامی از خود بپرسید
نگران هستید که رابطه شما بدون هیچ دلیلی، ناگهان خراب شود؟
در مورد شریک زندگیتان مشکوک به خیانت هستید؟
قادر نیستید در یک رابطه احساس راحتی و استقرار بکنید؟
اینها علائمی است که نشان میدهد شما در روابط خود احساس ناامنی میکنید که میتواند احساسات بسیار ناخوشایندی را برای شما به وجود آورد بخصوص اگر مجبور باشید روزها و هفتهها با آن زندگی کنید.
حتی ممکن است باعث شود به فکر جدایی بیفتید صرفاً برای اینکه این احساسات را متوقف کرده باشید، از طرفی شما به این شخص علاقه دارید و واقعاً میخواهید این رابطه ادامه پیدا کند، اما چگونه میخواهید با این اضطراب کنار بیایید؟
وقتی در روابطتان احساس ناامنی میکنید این ۴ سوال را از خود بپرسید:
1.آیا در روابط دیگرتان هم چنین احساسی داشتید؟
اگر این احساس را در روابط دیگر هم داشتهاید، ممکن است نشانهای باشد از اینکه حتی قبل از اینکه شخصی را ملاقات کنید احساس ناامنی در شما وجود دارد؛ آیا به سختی به دیگران اعتماد میکنید؟
اگر در اوایل زندگیتان آموخته باشید که نباید به دیگران اعتماد کنید، شما تقصیری ندارید. میتوان گفت افرادی که در اعتماد کردن به دیگران مشکل دارند گاهی الگویی دارند که بر اساس آن در روابطشان افرادی را انتخاب میکنند که قابل اعتماد نیستند و اینگونه است که گاهی در روابطشان سرخورده میشوند.
اگر این توصیف در مورد شما هم صدق کند احتمالاً امنیت عاطفی شما در مقطعی آسیب دیده است و به درستی کار نمیکند.
شما میتوانید این آسیب را ترمیم کنید اما احتمالاً به رواندرمانی و زمان برای این ترمیم نیاز دارید.
یک درمانگر دلسوز پیدا کنید و به او بگویید که مایلید تجارب اولیهای را که در آن از سمت افراد مهم زندگیتان احساس سرخوردگی داشتهاید و نیز تأثیر این تجارب بر روابط کنونیتان را بررسی کنید.
2.آیا احساساتتان در روابط، بسته به احساسی که به خود دارید تغییر میکند؟
اگر گاهی در روابط خود احساس راحتی میکنید و در مواقع دیگر احساس ناامنی دارید، ممکن است به خاطر مسائل مربوط به اعتماد به نفس یا عزت نفس باشد.
عزت نفس پایین میتواند روابطتتان را به آزمونی دائمی برای ارزیابی ارزش خودتان بدل کند. زمانی که احساس میکنید کار درستی کردهاید همه چیز عالی به نظر میرسد اما وقتی اشتباهاتی میکنید رنج خواهید برد.
این اشتباهات ممکن است خطایی کلامی در مقابل دوستان شریک زندگیتان باشد و یا انتخاب هدیه تولدی برای او باشد که نپسندیده است. انگار شما همیشه در معرض آزمون خود هستید و شکست همیشه در انتظار شما است و هرکسی در این موقعیت احساس ناامنی خواهد کرد.
اگر دائما احساس میکنید که باید همیشه از پس این ارتباط بربیایید وگرنه شریک زندگیتان را از دست خواهید داد، این به احتمال زیاد سناریویی است که از گذشته وارد این رابطه کردهاید.
خواه شریک زندگیتان در شما چنین احساسی به وجود آورد یا سعی داشته باشد شما را آرام کند، تا زمانی که احساس کنید باید حتما کار خاصی انجام دهید تا رابطهتان شکست نخورد این احساس ناامنی در شما ادامه خواهد یافت. عزت نفس پایین اغلب باعث کمالگرایی هم میشود.
رواندرمانی به شما کمک خواهد کرد تا این نگرشهای آسیبزا حل و فصل شود.
3.آیا مدام به دنبال تغییر رفتار شریک زندگیتان هستید؟
روی دیگر سکه "من به اندازه کافی خوب نیستم" این است که "شریک زندگی من به اندازه کافی خوب نیست".
شما آرام نمیگیرید تا وقتی شریک زندگیتان شغل بهتری به دست نیاورده است، با دهان بسته غذا بخورد، ورزش کند و به خوبی در جمع صحبت کند.
اگر در رابطهتان به آرامش دست نمییابید مگر اینکه شریک زندگیتان به طور خاصی رفتار کند یک دینامیزم شکست-پیروزی را در رابطه ایجاد کردهاید و به این معنی است که هر دو برای شکست آماده شدهاید .
اگر شریکتان در نهایت کارهایی که شما میخواهید را انجام دهد ممکن است از حاشیه امن خود بیرون آمده باشد، ممکن است از شما دلگیر و رنجیدهخاطر شود و یا بعد از مدتی به روشهای قبلی خود بازگردد.
اگر هم آنچه را که از او میخواهید انجام ندهد، کینه و ناامیدی شما نسبت به او احتمالاً سایر جنبههای رابطهتان را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
در هر صورت این نگرش میتواند مسیر جدایی را که از آن میترسید، هموار کند.
به جای اینکار میتوانید از خود سوال کنید که" اگر شریک زندگیام این کار را انجام دهد چه چیزی را به دست میاورم ؟"، سپس ببینید پشت این نیاز شما چه دلیلی نهفته است.
به طور مثال اگر شریک زندگیام شغلش را عوض کند خوشحال خواهم شد.
چرا؟ چون میتواند زمان بیشتری با من سپری کند؟
چرا این من را خوشحال میکند؟ چون وقتی نیست اذیت میشوم.
چرا؟ چون من از تنهایی میترسم.
اگر نیاز دارید شریک زندگیتان کاری انجام دهد تا احساس امنیت کنید حتی اگر این خواسته به نظر منطقی برسد این میتواند زنگ خطری برای این رابطه باشد.
زوجدرمانی میتواند به هر دو شما کمک کند تا نیازهای خود را کشف کرده و با استفاده از یک دیدگاه دو سر برد بتوانید رابطه را در مسیر درستی هدایت کنید.
4.آیا احساسات شما بر اساس واقعیت است؟
آیا پیامکهای مشکوکی را در تلفن همراه او دیدهاید، آیا او جایی نبود که قرار بود آنجا باشد؟ آیا الگویی از دروغ گفتنهای همسرتان نظر شما را به خود جلب کرده است؟
گاهی اوقات ما در رابطه احساس ناامنی میکنیم چون خودمان ناامن هستیم، اما اگر شواهد مشخصی وجود دارد که همسرتان اعتماد شما را زیر پا گذاشته است، این میتواند دلیلی جدی برای نگرانی باشد و مطمئناً امنیتی که قبلا با او احساس کردهاید را خدشه دار کند.
اگر هیچیک از سه سوالی که با هم بررسی کردیم در مورد شما صدق نکرد و شما در رابطه احساس امنیت میکردید تا زمانی که اتفاقی افتاده، شما دلیلی واقعی دارید که مسائل موجود در رابطه را زیر سوال ببرید.
فقط مطمئن شوید که یک موقعیت مبهم و غیرمشخص را در نظر نمیگیرید و آن را به یک فاجعه بدل نمیکنید.
همچنین میتوانید از او در مورد چیزی که نگرانتان کرده است، سوال کنید و توجه کنید که او چطور با این مساله برخورد میکند.
در نهایت شما میتوانید به احساسات درونی خود و آن ناامنی که به آن عادت ندارید هم اعتماد کنید تا بتواند شما را به مسیر درستی هدایت کند.