مواجهه با احساساتی همچون خشم، ناامیدی و غمگینی دشوار است، اگر بخواهیم به صورت مستقیم در روابطمان با دیگران به این احساسات بپردازیم یا به آنها اشاره کنیم، اوضاع برایمان دشوارتر نیز میشود.
پرخاشگری منفعلانه تاکتیکی است که افراد برای نشان دادن احساسات و به ویژه خشم خود به کار میگیرند. آنها تصور میکنند که این روش مواجهه با احساسات کمترین پیامد را برایشان داشته باشد. در واقع به جای اینکه به شریک عاطفی خود بگویند که ناراحتشان کرده و نیازهایشان را برآورده نمیکند، به سردی با او برخورد کرده، سکوت میکنند و یا گاهی آنها هم نیازهای شریک عاطفیشان را برآورده نمیکنند.
شاید گاهی این نوع مواجهه غیرمستقیم به نظر کار درستی برسد با این حال باید به یاد داشته باشید که اگر آنچه را که بدان نیاز دارید مستقیماً درخواست نکنید یا با واکنشهایی مانند سکوت و طعنه و کنایه آنها را ابراز کنید، احتمال کمی دارد که نیازهایتان برآورده شود.
پرخاشگری منفعلانه مانعی است که بر سر راه صمیمیت عاطفی قرار میگیرد، ذره ذره روابطمان را کمرنگ میکند و گاه حتی اگر باعث شود نیازهایمان به طور موقت برآورده شوند، ما شانس رفع مشکل را به صورت اساسی از دست میدهیم.
چرا پرخاشگر-منفعل میشویم؟
ترس از مرجع قدرت: یک کارمند، یک کودک، یک همسر، ممکن است ترس از این داشته باشد که اگر نگرانیهایش را به طور مستقیم بیان کند منجر به عواقبی همچون مجازات، تنبیه و برخوردهای ناخوشایند شود.
ترس از دست دادن :برخی نگران هستند که اگر احساسشان را به طرف مقابل بگویند، طرد شوند. به طور مثال یک مرد به همسرش نمیگوید که احساس حسادت میکند چون نگران است که نکند همسرش او را قضاوت کرده و طرد کند.
ارتباط ضعیف: گاهی افراد پرخاشگری منفعلانه را به کار میگیرند چون تلاشهای قبلی برای در میان گذاشتن احساساتشان به خوبی پیش نرفته است. مهارتهای ارتباطی ضعیف در خود و یا دیگری باعث میشود این راهکار برای جلوگیری درگیری و بروز تنش در رابطه به کار گرفته شود.
الگوبرداری: گاه افرادی که با والدینی که خودشان پرخاشگر-منفعل بودهاند بزرگ شدهاند از این روش ارتباطی الگوبرداری کرده و در نظرشان راه تعاملی کاملاً طبیعی و تأثیرگذاری باشد. والدینی با پرخاشگری منفعل، گاه کودکانی با همین ابزار ارتباطی را بازتولید میکنند.
شرم: گاه افراد از هیجانهایشان احساس شرم میکنند به ویژه وقتی احساس خشم داشته باشند. پرخاشگری منفعلانه به آنها اجازه میدهد بدون اعتراف به این احساسات و شرمگین شدن بتوانند آنها را ابراز کنند.
نمونههایی از برخی رفتارهای پرخاشگرانه-منفعل:
تشکرهای کنایهدار: مرسی که کتابی که میخواستم رو برام آوردی( در حالی که کتابی به دستش نرسیده)
قهر و سکوت
-به تأخیر انداختن و انجام ندادن عمدی کارهایی که مربوط به طرف مقابل است
-تخریب دیگران: دعوت از دوستی برای خرید کردن با یکدیگر، در حالی که میدانید در حال پسانداز کردن است.
-انجام عمدی کارهایی که منجر به تحریک دیگری میشود: فراموش کردن روز تولد، دیر رسیدن سر قرار
رفتار پرخاشگرانه-منفعل در نهایت به خود شما آسیب میزند، کینه و دلخوری را در درونتان شعلهور میکند، ارتباطهایتان را تخریب کرده و حس اعتماد شما به دیگری را از بین میبرد. این رفتار باعث میشود که غیرمنطقی، خصمانه و خشمگین به نظر برسید.
اولین قدم برای از بین بردن این رفتار، درک منبع آن است، آیا این رفتار محدود به یک شخص خاص و در یک جایگاه خاصی میشود؟ آیا شرایط خاصی منجر به این رفتار در شما میشود؟ آیا از این رفتارتان در آن لحظه آگاه هستید؟ چه اتفاقی میافتد که به جای اینکه به شکل مستقیم احساستان را انتقال دهید آن را این چنین بروز میدهید؟ پرسیدن این سؤالات میتواند شما را به تأمل در لحظه شروع این رفتار وادارد.
رواندرمانی همچنین کمک میکند سبکهای تخریبگر ارتباطیتان را شناسایی کرده و ارتباطات بهتری برقرار کنید. همچنین، در زمانی که روابط زوجین به قدری پر از تنش و تعارض است که امکان ابراز نیازها و خواستهها به شکل مستقیم وجود ندارد، زوجدرمانی هم کمک میکند .
آیا شما هم نمونههایی از این رفتار منفعل-پرخاشگر سراغ دارید؟