دکتر تایلر بلک
خودکشیشناس و استادیار روانپزشکی کودکان
گاه نشانههایی در افراد مهم زندگیمان میبینیم، حس میکنیم یک جای کار ایراد دارد، حالشان خوب نیست و زندگیشان روال قبل را طی نمیکند، نگرانشان میشویم، دوست داریم کمکشان کنیم اما نمیدانیم چگونه حالشان را بپرسیم.
یکی از مکالمههای ساده این است که بگوییم:
" داشتم بهت فکر میکردم، خواستم بدونی که حواسم بهت هست و اگر خواستی یه روزی با من صحبت کنی، من هستم".
مکالمهای اینچنینی و مشابه آن، میتواند فرد را به زندگی امیدوارتر کرده و کورسوی امیدی را در دنیای ذهنیاش روشن کند. اما ذکر چند نکته در هنگام چنین گفتگوهایی لازم است.
۱. اصیل باشید
امیدهای واهی یا مثبتگرایی کاذب از دور مشخص است و برای آن فرد هیچ کارکردی ندارد جز اینکه درماندگیاش را بیشتر کند.
۲. سکوتش را پذیرا باشید
شما مجبور نیستید سکوت او را بشکنید. خیلی از آدمها با شنیدن "راحت باش، عجله نکن، من خوشحالم که کنارتم" احساس بهتری پیدا میکنند.
۳. آماده "گوش دادن" باشید.
قضاوت نکنید. در صورتی که نیاز بود پیشنهاد کمک دهید اما با حالت دستوری "تو باید ..." این کار را نکنید، جملهای مانند "لطفا بهم بگو چطور میتونم کمکت کنم" احساس بهتری را منتقل میکند
۴. محرمانگیاش را حفظ کنید.
به آنچه به شما گفته شده یا نشده احترام بگذارید مگر اینکه در مورد مسألهای احساس خطر کنید.
۵. عشق بیقید و شرط را به دوستان و عزیزانتان یادآوری کنید.
"من باهات باهات هستم، نه فقط به خاطر تمام لحظات خوشی که با هم داشتیم، بلکه میخوام توی سختیها هم کنارت باشم" . خیلی از کسانی که درگیر افکار خودکشی هستند نمیخواهند دوستان خود را به زحمت بیندازند.
نکاتی که اشاره شد قطعاً کامل و جامع نیست، اگر شما نیز تجربیاتی از این دست را داشتید میتوانید با ما به اشتراک بگذارید
آخرین مطالب
مطالب پربازدید
خبرنامه ایمیلی ما را دنبال میکنید؟
Please make sure that AcyMailing is installed and activated.